به وسیله ساده سازی معماری و پروسه ها می توانید یک پروژه کوچک را به پروژه های بزرگ تبدیل کنید
هنگامی که شما یک سیستم عامل می¬سازید نهایت تلاش خود را می¬کنید تا همه چیز منطقی باشد. اما قوانین تجاری که به شما داده شده است را نمی توان بدون یک تلاش اساسی تغییر بدهید. شما مجبور به حل مشکلاتی هستید که به صورت یک صف با شرایط عجیب و گاها غیر منطقی هستند، باید با هرکدام به یک روش خاص که می¬تواند غافلگیر کننده باشد برخورد کنید! البته که هرکدام از آن¬ها دلایل مربوط به خودشان را دارند: بعضی از فروشنده¬ها مذاکره می¬کنند که دریافتی سالانه¬شان دو روز بعد از حالت معمول باشد، بدین وسیله با دوره حسابداری مشتریشان یکی می¬شود و برنده چندین میلیون دلار در تجارت می¬شوند. این موردهای خاص باعث بوجود آمدن موردهای تجاری پیچیده می¬شود “illogic” این¬ها باعث می¬شود نرم¬افزارهای تجاری پیچیده شوند. در این موقعیت شما باید تاجایی که می¬توانید منطق تجاری خود را بصورت موثری سازماندهی کنید. زیرا تنها چیزی که قطعی است این است که منطق در طول زمان تغییر می¬کند.
برای بعضی از افراد عبارت "نرم¬افزارهای تجاری” تداعی کننده یک سیستم بزرگ است. البته، مهم است که فراموش نکنیم که همه نرم افزارهای تجاری بزرگ نیستند. حتی آن¬های که می¬توانند ارزش زیادی برای شرکت ایجاد کنند. بسیاری فکر می¬کنند از آن¬جا که سیستم¬های کوچک بزرگ نیستند دارای ارزش برای زمان گذاشتن روی آن¬ها نیستند تا حدی یک منفعت اینجا هست. اگر یک سیستم کوچک شکست بخورد بطور معمول سرصدایی کمتری ایجاد خواهد شد تا اگر یک سیستم بزرگ شکست بخورد. با این حال، من فکر می-کنم این طرز تفکر این گرایش را ایجاد می¬کند تلاش¬های انباشته شده باعث برخورد نامناسب با بسیاری از پروژه¬های کوچک می¬شود. اگر شما می¬توانید کاری کنید که باعث بهبود پروژه¬های کوچک شوید، این تلاش-های انباشته شده می¬تواند خیلی تاثیرگذار برروی شرکت باشد، بدین ترتیب که پروژه¬های کوچک معمولا می-توانند بسیار ارزشمند باشند. در واقع یکی از بهترین کارهایی که شما می¬توانید انجام بدهید تبدیل کردن یک پروژه بزرگ به پروژه¬های کوچک است. این کار را می¬توانید به وسیله ساده¬سازی معماری و پروسه انجام دهید.